وحشت روزافزون از زنان قدرتمند

زبانشناسان به همنشینی مکرر دو کلمه با یکدیگر «همایند» می‌‌گویند. وجود این همنشینی به این معناست که ترکیب این دو کلمه با هم، اثرگذاری به مراتب بیشتری از تک‌تک این کلمات دارد.


نوشته: اما گری
ترجمه: نیلوفر رحمانیان، مهزاد الیاسی

 

زبانشناسان به همنشینی مکرر دو کلمه با یکدیگر «همایند» می‌‌گویند. وجود این همنشینی به این معناست که ترکیب این دو کلمه با هم، اثرگذاری به مراتب بیشتری از تک‌تک این کلمات دارد.

وقتی همین هفته تد یوهو، نمایندۀ جمهوری‌خواه فلوریدا در مجلس نمایندگان آمریکا، الکساندریا اوکاسیو کورتز، نمایندۀ دموکرات نیویورک را روی پله‌های کاخ کنگره یک «سلیطه» خطاب کرد، از یک همایند استفاده کرد. «سلیطه» و «جنده» خطاب کردن یک زن ضربه‌ای جانانه است که دست استفاده کننده‌‌اش را باز می‌گذارند تا بدون خلاقیت یا پیش‌زمینه، زهرش را بریزد _که من دوست دارم اسم این کار را «توهین مردان تنبل» بگذارم.

اغلب اوقات این کلمات از دهان یک مرد و خطاب به یک زن بیرون می‌‌آید. اهمیتی ندارد که این زن چه کار کرده (گیریم که در وهلۀ اول کاری کرده باشد) که مسبب چنین توهینی شده است. اگر جزئیات را کنار بگذاریم، می‌‌توان گفت این کلمه به این معنی است که یک زن فضایی را اشغال کرده است که گویندۀ این کلمات ترجیح می‌‌داده نکند. تنها آن مرد است که شایستۀ اظهار نظر، و اعمال قدرت بر چشم‌‌ها و گوش‌‌های کسانی‌ست که خود ذی صلاح دانسته است و زنْ تنها یک «سلیطه» است.

به نظر می‌رسد یوهو همینگونه همایندی را علیه اوکاسیو کورتز، به کار برده است. بنا به گفتۀ هیل، یوهو با کورتز رودررو شد و او را به دلیل اظهارات اخیرش مبنی بر ارتباط افزایش جرم و جنایت با افزایش فقر، «نفرت‌انگیز» خطاب کرد. خانم نمایندۀ کنگره بنابر گزارش، بعدها به همکارش گفت که یوهو، با او بی‌نزاکت بوده است. وقتی مسیر آنها از هم جدا شد، یوهو به صدای بلند گفت: سلیطه… یک گزارشگر شاهد تمام اتفاقات رخ داده شده بود.

روز چهارشنبه، یوهو در صحن مجلس ایستاد و یکی از آن عذرخواهی‌‌های الکیِ مثالی را تحویل کورتز داد و از یک به یک نشانه‌‌های مختص مردانی که نمی‌‌خواهند مسئولیت اعمالشان را بپذیرند، استفاده کرد. او حتی «به کارگیری کلمه‌‌های رکیک و توهین آمیز» را هم انکار کرد، و به عنوان شاهدی بر خوبیِ ذاتی‌‌اش از زن و دخترهایش مایه گذاشت، و در انتها هم به شیوه‌‌های مختلف جملۀ کلیشه‌‌‌‌ای «ببخشید که بهتون برخورد» را صرف کرد. او گفت: «اگر _حرف‌‌های من_ برخورنده تلقی شده، من بابت این سوءتفاهم عذرخواهی می‌‌کنم.»

امروز صبح، اوکاسیو کورتز، در همان صحن به همراه گروهی از همکارانش، شامل نمایندگان رنگین‌پوستی چون پرامیلا جایاپال، نمایندۀ دموکرات واشنگتن، و نیدیا ولاسکز نمایندۀ دموکرات نیویورک، زن‌ستیزی یوهو را تخطئه کرد. کورتز، توضیح داد که سخنرانی خود یوهو بوده که باعث شده او بیاید و این حرف ها را اینجا بگوید.

کورتز گفت: «نه می‌‌توانستم اجازه بدهم خواهرزاده‌‌هایم، و نه می‌‌توانستم اجازه بدهم که دخترهای کوچکی که در خانه منتظرمند، و نه می‌توانستم اجازه بدهم که قربانیان سوءاستفاده‌‌های کلامی و یا بدتر از آن این را ببینند، نمی‌‌توانستم اجازه بدهم که توجیهات نماینده یوهو را بشنوند و بعد ببینند که کنگره‌‌شان آن را مشروع می‌‌داند. و این حرف‌‌ها را در عوض عذرخواهی می‌‌پذیرد. و سکوت را علامت رضا فهم می‌کند. نمی‌‌توانستم اجازه بدهم چنین شود.» او به علاوه اظهار کرد داشتن زن و فرزند دختر _توجیهی که اغلب مردانی که می‌‌خواهند خودشان را از رفتار سواستفاده‌‌گرانۀ جنسیت زده‌‌شان مبری کنند به کار می‌‌بندند_ ضامن ورود خودبخودیِ هیچ مردی به باشگاه «مردانِ حقیقتاً متشخص» نیست.

کورتز گفت: «من هم دختر کسی هستم. خدا را شکر که پدرم زنده نیست تا ببیند آقای یوهو با دخترش چطور برخورد کرده است. هرچند مادرم بی‌احترامی آقای یوهو به من در صحن مجلس را از تلویزیون دیده، و من برای این اینجا ایستاده‌‌ام که به پدر و مادرم نشان بدهم من دختر آن‌‌ها هستم و آن‌‌ها طوری بزرگم نکرده‌‌اند که سواستفادۀ مردان را بپذیرم.»

من نزدیک به یک دهه است که موضوعات جنسیت و سیاست را پوشش داده‌ام و نمی‌توانم یک لحظه را در شبکۀ C-SPAN به خاطر بیاورم که مرا این‌‌قدر میخکوب کرده باشد.
مردها از قرن پانزدهم از کلمۀ «سلیطه» برای چیدن بال و پر زنانی که از نقش‌‌های تعیین‌‌شده‌‌شان تخطی می‌‌کردند، استفاده می‌‌کنند. دبورا تَنِن، پروفسور دانشگاه جورج‌‌تاون می‌‌گوید: «این کلمه در پیوند با زن‌‌ستیزی است و تقویتش می‌‌کند: این نوعی بی‌حرمتی و بروز خشم علیه زنان، به صرف زن بودن‌‌شان است، به صرف بودن‌‌شان.»

کلمۀ «جنده» که عمدتاً برای نشان‌دادن فرومایگی و بی اخلاقی به کار می‌‌رفته است _درست شبیه به کلمه‌‌اش در زبان انگلیسی: bitch که به علاوه به معنی ماده سگ هم هست_ تا ۱۷۰۰ بسط یافته بود و زنان «لجباز» یا «کله‌شق» را هم در بر گرفته بود، یا آن‌طور که کوری استمپر فرهنگ‌‌نویس و نویسندۀ کتاب «واژه به واژه: زندگیِ پنهانیِ فرهنگ لغت‌‌ها» می‌‌گوید یعنی زنانی که کنترل‌ناپذیر بودند. استمپر به هافینگتن‌‌پست می‌‌گوید: «اینکه یک زن را سلیطه بنامیم یعنی که او زیادی پر سر و صدا است، زیادی رک است، زیادی نامطبوع، زیادی مستقل، و زیادی-زیادی است. سلیطه خواندنِ یک زن به او یادآور می‌‌شود که او را هم می‌‌بایست مثل یک سگِ شکاری، کنترل کرد.»

و همان‌طور که نماینده جایاپال بعد از اوکاسیو کورتز در صحن مجلس اشاره کرد: از سال 1915 تا 1930 استفاده از کلمۀ «سلیطه» در کتاب‌‌ها دوبرابر شد. این افزایش هم‌‌پای رشد محبوبیت جنبش حق رأی زنان، و ما حصل آن تصویب متمم 19ام قانون اساسی آمریکا _که به زنان سفیدپوست حق رأی می‌‌دهد_ رخ داد. در سرتاسر جهنم خشم و آتشی هم‌‌پای خشم مردی که باید صندوق رأی‌اش را با دیگری تقسیم کند پیدا نمی‌شود.
یک قرن بعد، هنوز شاهد آنیم که این توهین علیه زنان آمریکایی‌‌ای که در مسند قدرتند و یا در پی آن‌‌اند، به کار گرفته می‌‌شود. طی انتخابات سال 2016، جمع هوادارانِ دونالد ترامپ پر بود از وسایل تبلیغاتی‌‌ای که رأی دهندگان را تشویق می‌‌کرد: «دهن اون سلیطه رو سرویس کن!» [2] همین امروز شما می‌‌توانید از سایت آمازون یک تی‌‌شرت سفارش بدهید که رویش خطاب به رئیس‌جمهور نوشته شده «کلک اون سلیطه رو بکن!» و منظورش هم نانسی پلوسی، نمایندۀ دموکراتِ کالیفرنیا و سخنگوی مجلس نمایندگان آمریکا است.

و این تنها منحصر به زنانِ جهان سیاست نیست که می‌‌بایست «سلیطه» خطاب شدن را تاب بیاورند. وقتی لیز پلنکِ خبرنگار در توییتر از زنان خواست برایش بگویند پیشِ پا افتاده‌‌ترین کاری که کرده‌‌اند چه بوده که آن‌‌ها را سزاوار شنیدن چنین توهینی می‌‌کرده، خود من مجبور شدم چند لحظه‌‌ای به این موضوع فکر کنم. نه به این خاطر که کسی تا به حال چنین چیزی به خود من نگفته بود، بلکه به این خاطر که چنان به کرات و بی دلیل مخاطبش قرار گرفته بودم که اصلا به سختی یادم می‌ماند. آیا پیش پا افتاده‌‌ترین کار، بدون لبخند در خیابان راه رفتن بود؟ توییت کردنِ یک مقالۀ خبری بود؟ بُر نخوردن با غریبه‌‌ای بود که خوش داشت با من بُر بخورد؟

وقتی اوکاسیو کورتز در نطقش گفت که «مردانی که ادبیاتی شبیه به ادبیات آقای یوهو داشته‌اند را از بارها بیرون انداخته است،» به این اشاره داشت که چنین تهمت‌‌های معمول و تحقیرآمیزی، مسئله‌‌ای روزمره‌‌اند. و اینکه من و تمام زنان «در طول زندگی‌‌مان به ناچار با گونه‌‌های مختلف، به طرق گوناگون و به اشکال مختلف با چنین تحقیرهایی دست و پنجه نرم کرده‌‌ایم.»

زبان به فهم ما از جهان شکل می‌‌دهد و بعد به ما اجازه می‌‌دهد عقایدمان را دربارۀ جهانی که در واکنش، همین عقاید ابتدایی ما را تقویت می‌کند، ابراز کنیم. اما زبان به علاوه می‌‌تواند انقلابی هم باشد؛ مدرکی زنده از تغییر، و راهی برای پس زدن عقاید مرسومی که بیشتر از موعد عمر کرده‌‌اند. و اهمیت استفادۀ اوکاسیو کورتز و همکارانِ مونثش از کلمات هم از همین روست؛ کلماتی نیرومند، رسا و نافذ. کلماتی که انعکاسشان از تالارهای کنگره چه بسا فراتر رفته است. و آن‌‌ها از این کلمات استفاده کرده‌‌اند تا هم‌‌قطارانِ نمایندۀ برگزیدۀ مجلس و عموم مردم آمریکا را به فکر وادارند.

سال 2020 است و ما هنوز که هنوز است در ناخودآگاه جمعی‌‌مان از زنان وحشت داریم، خصوصاً از زنانِ رنگین‌‌پوستی که جرأت به خرج می‌دهند و پا به عرصۀ قدرت می‌‌گذارند. اما برخلاف سال 1920، امروزه با تودۀ زنان منتقدی در دولت روبروییم که می‌‌توانند با یک نگاه، این وحشت را خفه کنند و درست مثل نماینده جایاپال بگویند: «ما نه تنها از جایمان تکان نمی‌‌خوریم، بلکه قرار است افراد بیشتری شبیه به ما در اینجا حاضر شوند.»


[1]Trump That Bitchبازی کلامی با اسم دانلد ترامپ علیه هیلاری کلینتون.

[2]Ditch the bitch

منتشر شده در هاف‌پست



اشتراک در
خبرم کن
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments

نوآوران البرز