هاروی واینستین تا پیش از گزارش افشاگر نیویورکتایمز مبنیبر آزار جنسی زنان هنرپیشه آمریکا از سوی او، بدجوری بر خر مراد سوار بود، اما پس از افشای رسوایی اخلاقی، یکشبه همهچیز را از دست داد و برای مدتها سرتیتر مهمترین جراید جهان شد. بنابر گزارشهای نیویورکر، نیویورکتایمز و فهرستی که گاردین از روایت هنرپیشگان زن منتشر کرد، واینستین شکارهایش را از میان دختران جوان جویای نام هالیوود انتخاب میکرده؛ احتمالا به این دلیل که دستردزدن به سینه اَبَرتهیهکننده سینمای دنیا، برای یک دختر ٢٠ساله کمتجربه سختتر است. وقتی به نامهای آنجلینا جولی و گوئینت پالترو در فهرست متهمکنندگان آقای واینستین برمیخوریم، متوجه میزان سوءاستفاده از قدرت از سوی او میشویم. این دو هنرپیشه، با وجود دورنبودن از حوزه قدرت و داشتن خویشاوندان درجهیک در سینمای آمریکا، از آزار جنسی واینستین محفوظ نبودند.
این موضوع من را به یاد خاطرهای میاندازد. به اصرار دوست هنرپیشهام، در ٢١ سالگی برای تست بازیگری در سریالی به دفتر یک کارگردان مطرح رفتم. دو روز بعد، تماسی از شخص کارگردان داشتم که میگفت تستهای بازیگری من را دیده است و به نظرش من پدیده سینمای ایران خواهم بود! از آن روز تماسهای تلفنی آقای کارگردان شروع شد. بیتجربهتر و بهتزدهتر از آن بودم که متوجه شوم طرح موضوع استعداد شگرف هنرپیشگی، تنها یک بهانه است. قلقلک شهرت و سینما به اندازه کافی وسوسهانگیز بود؛ بااینحال آنقدر هوشیار بودم که برای حلاجی موقعیت، وانمود کنم تهران نیستم و خودم را از او دور نگه دارم. تماسها زیادتر و حرفها خصوصیتر شده بود. دوستانم در خوابگاه که در جریان موضوع بودند، هرازگاهی موقع تماس او در اطرافم جمع میشدند. یکبار با خندیدن تصادفی یکی از آنها، آقای کارگردان متوجه شد که حرفهایش شنیده میشود. حالا که به گذشته نگاه میکنم میبینم آن خنده، خوششانسی محض من بود؛ چون در آن سنوسال، آنقدر قدرت نداشتم که برای دفاع از خود در برابر کارگردان مطرحی که حداقل ٢٠، ٣٠ سال از من بزرگتر بود، دست به عمل مشخصی بزنم یا به او منتقل کنم که از حرفهایش آزار میبینم. از آن روز، تماسها قطع شد و من از پدیدگی سینما درآمدم.
بعدها با کسب تجربه بیشتر، متوجه شدم که این موضوع مختص سینما نیست و ریشههای آن را در تمام مشاغل و حرفههای مختلف در مردسالاری مزمن، ولع و زیادهخواهی، شیءانگاری جنس مقابل و … میتوان یافت. مهم این است که آزار جنسی یا سوءاستفاده از قدرت برای نزدیکی جنسی بههیچعنوان امری طبیعی در نظر گرفته نشود. یکی از بهترین راهها برای مقابله با آزار جنسی، علاوه بر همدلی و همراهی با قربانیان، متهمنکردن آنها به «رفتاری که باعث آزار جنسی شده»، برخورد بدون اغماض با آزاردهندگان و بازگوکردن تجربه آزار جنسی است. سخنگفتن از تجربه آزار جنسی علاوه بر کاستن از فشار روحی قربانیان، میزان آگاهی جامعه و قربانیان احتمالی بعدی را افزایش میدهد. در پی رسوایی اخلاقی واینستین، هشتگ
#metoo (#من_هم_همینطور) در شبکههای اجتماعی، از تمامی قربانیان آزار جنسی دعوت میکند تجربه ناخوشایند خود را با دیگران در میان بگذارند و آن را در جایی در اعماق عذاب وجدان ذهن پنهان نکنند.
با بالاگرفتن تب افشای رسوایی جنسی در هالیوود کوین اسپیسی هم متهم شده است و به او حداقل ششونيم ميليون دلار خسارت وارد شده است تفاوتی نمیکند که مردسالاری را به معنی قدرتطلبی جنسی در رابطه با زنان تعریف کرد یا مردان و کودکان. دستاندرکاران سریال House of cards اعلام کردهاند فصل بعدي ساخته نميشود و پيش تر قرار بود نقش اول سریال را به همسرش واگذار کنند: موقعیتی کنایهآمیز از کمشدن قدرت مردسالاری در کشاکش روزگار؛ جایی که مردسالاری، از زنان و قربانیان قدرتمند و توانمندی که آنها را دستکم گرفته، رودست میخورد. شاید یکی از مهمترین وظایف طیفهای آگاهتر جامعه ایران، تشویق به علنی شدن موضوع آزار جنسی و سکوت نکردن درباره آن باشد. اگر آزار جنسی و سوءاستفاده از قدرت حرفهای در امریکا میتواند اتفاق بیفتد قطعن در ایران هم اتفاق میافتد اما امکان و احتمال رسانهای شدن آن در این ابعاد کمتر است. داشتن قوانین متقن برای جلوگیری از سوءاستفاده از قدرت برای ایجاد رابطه جنسی، پنهان نکردن و طبیعی در نظر نگرفتن رفتار تهاجمی و حمایت بدون قید و شرط از قربانیان، رویکرد موثری برای به حداقل رساندن آزار جنسی خواهد بود.
نوشته شده برای روزنامه شرق
ستون هفتگی هاشور
سلام
چند نکته کوچیک
اول اینکه به نظرم تنها کسی که از آنجلینا جولی سوءاستفاده کرده خودش بوده ،بقیه فقط استفاده کردن . امثال بانو جولی ابزار زنانگیشون رو وسیله کردن برای پرواز اونم چه پروازی ، از یکساعت فیلم نیم ساعتش
رو تختخوابه اونجا احساس آزار جنسی نمیکنه!!!
دومی قلقلکی ( شهرت ، قدرت ، مدیر شدن ، پیشرفت در سلسله مراتب اداری ) که اشاره فرمودید باعث شده زنان ما برای پیشرفت کمی خودنشونی کنن ، به چارت سازمانی بیمارستان های کشور توجه کردین : مدیران ارشد تعداد اندکی مرد ، مدیران میانی مث مترون و سوپروایزر و استف خانم یا بهتر بگیم خانم های همراه و صد البته دیکتاتور با کمی آرایش ، حالا حساب کن دختر جوونی وارد این فضا بشه
سوم مردی مردامونه که از مردی فقط …. دلمون خونه
موثرترین راه چاره اینه که بدونیم چرا زندگی می کنیم اگه ندونیم برعکس میشه ، خودمون رو ارزون عرضه نکنیم . میتونیم یوسف و مریم باشیم یا کوین و جولی
با اینکه خدا این نزدیکی ست من هم گمش کردم پیداش کردی خبر بده